این موضوع بهویژه در خصوص کشور ما که در آن، یک سوم میانگین بارندگی جهان باران میبارد و به دلیل قرار گرفتن روی کمربند خشکی جهان، تبخیر آب سه برابر میانگین جهانی است از اهمیت جدی برخوردار است.
اینکه آیا برای مقابله با پدیدهای همچون بیابانزایی و پیامدهای ناشی از آن تدبیری اندیشیدهایم، پرسشی است که باید کارشناسان محیط زیست به آن پاسخ دهند.
دستگاههای متولی، قوانین مقابله با بیابانزایی را جدی نمیگیرند
محمد درویش، رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو در پاسخ به اینکه چه برنامههایی برای مقابله با بیابانزایی در کشور داریم، اظهار میکند: برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و ایران جزو پنج کشور نخستی است که به اقدام ملی مقابله با بیابانزایی سازمان ملل پیوسته و در واقع برنامههای لازم را برای مقابله با این مهم داریم، اما عزم و ارادهای برای اجرای این برنامهها در کشور وجود ندارد. به عنوان نمونه در پی برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی قرار بود کمیتهای در کشور شکل بگیرد و دستکم چهار بار در سال با ریاست وزیر جهاد کشاورزی به نمایندگی از رئیسجمهور تشکیل شود و همه نمایندگان دستگاههای اجرایی در این کمیته عضو باشند تا هر مصوبه و یا طرح و برنامهای که قرار است تصویب شود با تأیید این کمیته باشد مبنی بر اینکه این طرح و پروژه موجب تشدید بیابانزایی نمیشود و اگر پروژه یا طرحی موجب تشدید بیابانزایی میشود از اجرای آن پیشگیری شود. اما متأسفانه این کمیته سالهاست از سوی وزیر کشاورزی تشکیل نشده و هیچ مصوبهای نداشته است. بنابراین با وجود اهرمهای قانونی و اسناد بالادستی، دستگاههای متولی، قوانین را جدی نمیگیرند و هنگامی که حرمت امامزاده را متولی آن حفظ نکند از دیگران انتظاری نمیتوان داشت. به این ترتیب مقصر اول، جهاد کشاورزی است که تاکنون تلاشی برای اجرای مصوبهها و اسناد بالادستی مقابله با بیابانزایی نکرده است.
تدوین لایحهای ضد محیط زیستی
این کنشگر محیط زیست و کویرشناس در ادامه با تأکید بر اینکه لایحه هفتم توسعه در مقایسه با ۶ برنامه توسعه پیشین، لایحهای کاملاً ضدمحیط زیستی است، اضافه میکند: متأسفانه لایحه برنامه هفتم در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی یک گام معنادار به عقب است و برای نخستین بار فصل محیط زیست و منابع طبیعی از این لایحه حذف شده و نشان میدهد عزم دولت بر این است که برای تحقق رشد ۸درصدی بهتدریج ملاحظات محیط زیستی را در برنامهها کاهش دهد. اگر این لایحه به تصویب نمایندگان برسد، بهطور حتم در سالهای آینده شاهد رشد بیابانزایی، اُفت سفرههای آب زیرزمینی، افزایش خشک شدن تالابها و رودخانهها، افزایش چشمههای تولید گرد و غبار و ناهمواریهای ماسهای، افزایش پاکتراشی جنگلها و تغییر کاربری اراضی و نابودی مراتع خواهیم بود.
دستاورد کشور در بیابانزدایی چه بوده است؟
به گفته این عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع، بیش از چهار دهه است که روز مقابله با بیابانزایی در کشور گرامی داشته میشود، اما تاکنون کمیتهای بررسی نکرده دستاورد ما در این سالها در مقابله با بیابانزایی چه بوده است. به جای برگزاری برنامههای نمادین، با ارائه گزارشهای تحلیلی به مردم اطلاعرسانی کنند تهدیدهای محیط زیستی چقدر جدی است.
درویش با اشاره به کنارهگیری رئیس گروه احیا و تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی در مدت اخیر، میافزاید: براساس برنامه ششم توسعه قرار بود تا پایان این برنامه تراز منفی سفرههای آب زیرزمینی صفر شود، اما به دلیل اینکه این مهم تحقق نیافته بود وی کنارهگیری کرد که این نشاندهنده شکست رسمی طرحهای مقابله با بیابانزایی است. این مهم نیازمند آسیبشناسی است، زیرا اگر برای مسئولان ما زیستن در جغرافیای ایران برای نیم قرن آینده مهم است و واقعاً به دنبال افزایش جمعیت هستند و قرار است براساس بیانیه گام دوم انقلاب در افق ۱۴۵۰ جزو هفت کشور نخست دنیا باشیم، باید توجه کنیم که بدون توجه به حفظ محیط زیست به اهداف مورد نظر نخواهیم رسید.
بی«آبان»های ساخته دست بشر
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیط زیست نیز در گفت و گو با ما اظهار می دارد: بیابانزدایی مفهومی در مقابل معضل جهانی بیابانزایی است و شامل فعالیتهایی با سه محور بازدارنده، اصلاحی و احیایی میشود که هر یک کارایی خاص خود را دارد. در این بین میتوان به کاشت درختان و گیاهان مقاوم و متناسب با مناطق خشک همچون گیاهان شوره کاشت و گیاهان ویژه مقابله با بیابانزایی، حفظ تعادل دام و مراتع برای حفاظت از پوشش گیاهی موجود، بهرهگیری از روشهای کارآمد در انباشتن آب باران و همچنین احیای شورهزارها اشاره کرد. با این حال، مهمترین راهکار برای تحقق مقابله با بیابانزایی خودداری از رفتارها و اعمال سیاستهایی است که منجر به بیابانی شدن جنگلها و مراتع میشود؛ در واقع اگر ما بتوانیم در حفظ جنگلها و مراتع اقدام کنیم خود به خود در مسیر مقابله با بیابانزایی قرار میگیریم.
وی با اشاره به اینکه بیابانها ساخته دست انسان هستند، به ما میگوید: همه جنگلها بهواسطه طبیعت خلق شدهاند؛ به عنوان نمونه جنگلهای ارسباران، البرز مرکزی و هیرکانی بیش از ۳.۵میلیون سال قدمت دارند. اما در مقابل، بیابانها هستند که بخش قابل توجهی از آنها ساخته دست بشر است که در ۲۰۰ سال اخیر شکل گرفتهاند . در بیشتر کشورها بهویژه ایران، کشاورزی یکی از مهمترین عوامل تخریب مراتع و جنگلها محسوب میشود و پس از آن چرای بیش از حد دام در این جنگلهاست، بهطوری که اکنون ۳۶میلیون رأس دام در عرصههای طبیعی زاگرس داریم که فقط ۱۶میلیون آنها مجاز و ۲۰میلیون دام غیرمجاز هستند. همچنین یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس را به زمینهای کشاورزی تبدیل کردهایم که نه تنها موجب افزایش سطح بیابانها شده، بلکه فرسایش خاک و تولید گرد و غبار نیز در این منطقه بیداد میکند که همه این موارد به بیابانزایی دامن میزند و روز به روز در حال افزایش است. اکنون شاهد ۲میلیون هکتار زوال دستهجمعی پوشش گیاهی در این منطقه هستیم که البته این پدیده در جنگلهای هیرکانی نیز رخ داده که نشان میدهد از نظر توالی به جای اینکه در مسیر مقابله با بیابانزایی حرکت کنیم در مسیر مقابل آن در حال حرکت هستیم. با توجه به اینکه ۹۳درصد کشور ما خشک و نیمهخشک است و با این حجم فشار در واگذاریها و استفاده از منابع پایه، بهطور حتم در آینده نزدیک به نقطه ورشکستگی خواهیم رسید و پس از آن شاهد مرگومیر و یا زوال دستهجمعی مراتع و جنگلها، طغیان آفتها و بیماریها، آتشسوزیهای گسترده و آشفتگیهایی که منجر به از بین رفتن اکوسیستمهای طبیعی میشود، خواهیم بود.
عوامل مؤثر در بیابانزایی
کهرم ادامه میدهد: تغییر اقلیم و فعالیتهای انسانی، بوتهکنی، چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع، تبدیل مراتع به دیمزار، برداشت بیرویه آب از سفرههای آب زیرزمینی، معدنکاوی و بهرهبرداری از معادن، جادهسازی و توسعه شهرها و روستاها از جمله عواملی هستند که موجب افزایش بیابانزایی میشوند.
این استاد دانشگاه میافزاید: پوشش گیاهی مهمترین عاملی است که موجب ذخیره آب در سطح زمین میشود، اما هنگامی که پوشش گیاهی از روی زمین حذف شود، زمین به منطقهای بیآب و علف تبدیل خواهد شد که به آن «بیآبان» میگویند و این «بیآبان» با بیابانهایی که جزو اکوسیستم طبیعی زمین هستند، متفاوت است، چرا که در بیابانهای طبیعی زیست گیاهی و جانوری وجود دارد، اما در بیابانهایی که تولید دست بشر است هیچ نشانهای از حیات نیست. البته پدیده بیابانزایی یک معضل جهانی است، بهطوری که برپایه آمارهای اعلام شده از سوی سازمانهای بینالمللی هر سال یک مترمربع به حاشیه اطراف بیابان مرکزی آفریقا که وسیعترین بیابان جهان محسوب میشود افزوده میشود و این بیابان در وسعتی بسیار گسترده پیشروی میکند. بررسیها در ایران نیز نشان میدهد در ۱۵سال اخیر روزانه ۵۰۰هکتار از سطح جنگلها و مراتع کشور کم شده و در مسیر بیابانی شدن قرار گرفته و در سالهای اخیر حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار افزایش بیابان داشتهایم که البته در برخی از آمارها به ۲میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار نیز اشاره شده است.
وی با تأکید بر ضرورت کاهش مصرف سفرههای آب زیرزمینی، اضافه میکند: با رو آوردن به سیستمهای آبیاری جدید مانند آبیاری قطرهای و آبیاری به روش امواج بخار آب میتوان در یک دوره میانمدت ۱۲ساله پوشش گیاهی مراتع را تقویت کرد که این مهم گام مؤثری در مقابله با بیابانزایی محسوب میشود.
نظر شما